تصمیم امام خمینی (ره) در عزیمت به سمت پاریس، استعمار خارجی و استبداد داخلی را به واهمه انداخت. گرچه در نگاه اول گمان بر این بود كه دور كردن امام(ره) از مرزهای ایران به زوال نهضت اسلامی ختم خواهد شد اما با ورود ایشان به پاریس، امام(ره) با هوشیاری توانستند انقلاب اسلامی را جهانی كنند. در این بین، دولت‌های خارجی و رژیم پهلوی كه منافع خود را رو به زوال می‌دیدند، به اقامت امام(ره) در پاریس واكنش نشان دادند.

به گزارش مشرق، تصمیم امام خمینی (ره) به خروج از عراق و عزیمت به سمت پاریس، استعمار خارجی و استبداد داخلی را به واهمه انداخت. گرچه در نگاه اول گمان بر این بود كه دور كردن امام(ره) از مرزهای ایران به زوال نهضت اسلامی ختم خواهد شد اما با ورود ایشان به پاریس، امام خمینی (ره) با هوشیاری توانستند انقلاب اسلامی ایران را جهانی كنند. در این بین، دولت‌های خارجی و رژیم پهلوی كه منافع خود را رو به زوال می‌دیدند، به اقامت امام(ره) در پاریس واكنش نشان دادند. از آنجا كه حضور امام در پاریس نقطه عطفی در پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود لذا مركز اسناد انقلاب اسلامی در سالروز هجرت امام به پاریس به بازخوانی واكنش‌های داخلی و خارجی نسبت به اقامت ایشان در پاریس پرداخته است.
  • بازتاب داخلی هجرت امام(ره) به پاریس

روحانیون و دیگر اقشار و طبقات مردم كه روند رویدادهای مربوط به سختگیری رژیم عراق و ایجاد محدودیت برای امام‌خمینی(ره) را با تشویش دنبال می‌كردند، پس از اطلاع از ورود امام به كشور فرانسه، تلگراف‌های متعددی به دولت این كشور ارسال كردند و خواهان مهمان‌نوازی شایسته از امام شدند. این واقعه در روزنامه‌های كثیرالانتشار ایران بازتاب یافت و خبرگزاری‌های خارجی نیز به آن پوشش خبری دادند. خبرگزاری فرانسه در یك خبر فوری گزارش داد كه: «آیت‌الله خمینی ساعت 20/14 به وقت محلی از عراق وارد پاریس شدند.» خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز با بیان این خبر گفت: «آیت‌الله خمینی محرمانه و بی‌سروصدا وارد پاریس شدند و به وسیله‌ی دوستان خود به منطقه‌ی نامعلومی رفتند.» خبرگزاری فرانسه در خبر دیگری به سوابق مبارزاتی امام با رژیم شاه اشاره كرد.

در ایران تظاهرات دامنه‌دار كه از مدت‌ها پیش به صورت مستمر آغاز شده بود، اعتراض به نحوه‌ی برخورد با امام همچنان ادامه داشت و هر روز سازمان‌ها و مؤسسات مختلفی به صف اعتصاب‌كنندگان می‌پیوستند. روحانیون تهران در رابطه با ورود امام به فرانسه، اعلامیه‌ای صادر نمودند. آیت‌الله صدوقی طی تلگرافی به امام، آمادگی جامعه‌ی روحانیت یزد را در اجرای منویات آن حضرت اعلام داشتند. ایشان در تلگرافی به ژیسكاردستن، رئیس‌جمهور فرانسه، اعلام كردند:

«آیت‌الله خمینی رهبر متجاوز از دویست میلیون مسلمان شیعه بوده و رئیس‌جمهور و ملت شریف فرانسه كه حامی موازین دمكراسی و آزادیخواهی می‌باشند، نسبت به میهمان بزرگوار خویش از بذل هرگونه مساعدت و محبت دریغ نخواهند ورزید.»

  • واكنش دولت‌های فرانسه و ایران به حضور امام (ره) در پاریس

مسافرت امام و همراهانش به پاریس، بدون اطلاع دولت فرانسه و به صورت غیر منتظره صورت گرفت. از آنجا كه دولت عراق می‌خواست هرچه سریع‌تر از بن‌بست حضور امام در آن كشور خارج شود، پس از اطلاع از تصمیم ایشان در سفر به فرانسه، آنان را با یك هواپیمای عراقی راهی فرانسه كرد و بسیار مراقب بود كسی از سفر این گروه مطلع نشود.

پس از اسكان موقتی امام در محله‌ی كشان، از سوی اداره‌ی مهاجرت فرانسه (وزارت كشور) پیام رسمی دولت فرانسه مبنی بر ممانعت از هرگونه فعالیت سیاسی، به ایشان ابلاغ شد. تمام روزنامه‌های صبح شنبه 17 اكتبر 1978/15 مهر 1357 خبر ورود امام(ره) را به پاریس منعكس كردند.

سفارت ایران در فرانسه با ارسال تلگرافی به تهران، از وزارت امور خارجه در مورد ورود امام به پاریس كسب تكلیف كرد. سفارت ایران همچنین پیام رئیس‌جمهور فرانسه را به ایران مخابره كرد. ژیسكاردستن كه در سفر رسمی در برزیل به سر می‌برد، از دفتر خود خواسته بود به سفیر ایران اطلاع دهند: «كه به آقای خمینی اطلاع داده شده است كه وجود ایشان در خاك فرانسه به عنوان یك توریست تلقی می‌گردد و به همین دلیل مدت اقامتشان موقتی است و ظرف این مدت باید از هر نوع فعالیت سیاسی خودداری كنند.»

پس از آنكه دانشجویان ایرانی مقیم پاریس از ورود امام به فرانسه مطلع شدند، ترتیب جلسه‌ای داده شد و از امام تقاضا كردند در آن جلسه حضور یابند. طبق برنامه قرار بود پس از برگزاری نماز جماعت و سخنرانی امام، كنفرانس مطبوعاتی برگزار شود. بلافاصله پس از اطلاع دولت فرانسه از این برنامه، دو نفر از طرف دولت با امام دیدار كردند و رسماً اطلاع دادند كه ایشان نمی‌توانند در برنامه‌ی مذكور شركت نمایند و اعلام كردند مصاحبه با خبرنگاران مطبوعات، رادیو تلویزیون‌های فرانسوی و غیر فرانسوی و همچنین شركت در برنامه‌های نماز جماعت و شركت در میتینگ‌ها ممنوع است. امام در پاسخ اظهار داشتند این محدودیت‌ها نمی‌تواند شامل صدور بیانیه و پیام باشد، بلكه محدود است به آنچه در محیط فرانسه صورت می‌گیرد. به هر حال نمایندگان مزبور رونوشت نامه‌ی رئیس شهربانی كل فرانسه را كه در آن، رسماً بر ممنوعیت حضور امام خمینی(ره) در تجمع مذكور- به علت اخلال در نظم عمومی- تأكید شده بود، تسلیم ایشان كردند.

ایجاد محدودیت دولت فرانسه برای امام، در مطبوعات ایران منعكس شد. روزنامه‌ی اطلاعات به نقل از خبرنگار اعزامی خود، نوشت: «دولت فرانسه از معظم‌له خواسته است كه طی اقامت در پاریس از فعالیت‌های سیاسی خودداری نمایند.» به گزارش این روزنامه:

«به دنبال تقاضای دولت فرانسه، حضرت آیت‌الله العظمی خمینی از پذیرفتن خبرنگاران خبرگزاری‌ها و مطبوعات فرانسه و سایر كشورها خودداری كردند.»

خبر مربوط به دیدار دو تن از شخصیت‌های رسمی فرانسه از طرف كاخ الیزه با امام و ابلاغ نظر دولت مبنی بر خودداری از هرگونه فعالیت سیاسی نیز در این روزنامه درج شد. حتی با توجه به این محدودیت‌ها این احتمال مطرح شد كه امام به‌زودی پاریس را ترك و به یكی از كشورهای اسلامی عزیمت خواهند نمود.

روزنامه‌ی كیهان در این زمینه چنین نوشت:

«مقامات فرانسوی به حضرت آیت‌الله اطلاع داده‌اند كه دولت فرانسه با اقامت دائم ایشان در این كشور موافق نیست. در همین حال كسب اطلاع شد كه دولت فرانسه مایل به ادامه‌ فعالیت سیاسی حضرت آیت‌الله نیست. خبرهای تأیید نشده حاكی است كه دولت فرانسه در این رابطه عملاً با جلوگیری از مصاحبه‌ی مطبوعاتی آیت‌الله خمینی، مانع فعالیت سیاسی ایشان شده است. منابع آگاه گفتند اگر دولت فرانسه مانع فعالیت سیاسی حضرت آیت‌الله شود، ایشان به زودی این كشور را ترك خواهند گفت.»

در 16 مهر 1357 تعدادی از شخصیت‌های روحانی و سازمان‌ها و انجمن‌ها با ارسال تلگراف‌هایی به رئیس‌جمهور فرانسه، خواستار مهمان‌نوازی از رهبر انقلاب ایران شدند كه مهم‌ترین آن، تلگرام آیت‌الله مرعشی نجفی بود. جمعی از روحانیون تهران، دو تن از روحانیون سرشناس آذربایجان (آقایان انگجی و قاضی طباطبایی) نیز تلگراف‌هایی به پاریس و خطاب به ژیسكاردستن مخابره كردند.

هواری بومدین، رئیس‌جمهور الجزایر، در پیامی برای امام‌خمینی آمادگی ملت و رهبران الجزایر را برای پذیرایی از رهبر شیعیان جهان اعلام داشت. همچنین خبرگزاری لیبی به نقل از رادیو مخالفان دولت مصر اعلام كرد كه اتحاد سوسیالیست عرب و گروه دانشجویان ناصری مصر در نامه‌ای به حضرت آیت‌الله خمینی تأثر خود را از رفتار دولت‌های عراق و كویت ابراز داشته و اظهار امیدواری كردند در زمان اقامت در پاریس دچار هیچ محدودیتی نشده و همچنان به مبارزات خود ادامه دهند. علما، فضلا و مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف و روحانیون مبارز خارج از كشور نیز تلگراف‌های جداگانه‌ای خطاب به امام و رئیس‌جمهور فرانسه ارسال كردند. آیت‌الله سید‌عبدالله شیرازی از دیگر مراجع ایران بود كه تلگرافی برای امام ارسال داشت. علمای اندونزی با ارسال تلگرافی خواستار اقامت رهبر انقلاب در این كشور شدند.

گفته شده ژیسكاردستن پس از بازگشت از سفر رسمی به برزیل در 17 مهر 1357 حكم اخراج امام را صادر نمود، امّا این حكم به مرحله‌ی اجرا درنیامد؛ زیرا شاه از بیم شورش مردم با آن مخالف بود.

دولت فرانسه در موقعیت حساسی قرار گرفته بود. برخی مقامات فرانسوی با توجه به روابط نزدیك با ایران خواستار اخراج امام بودند. سرانجام حكم اخراج امام صادر شد، اما سفیر ایران در فرانسه به دولت فرانسه اطلاع داد كه با این اقدام موافق نیست. این پیام تلاطم وسیعی بین مقامات فرانسوی ایجاد كرد. در 15 اكتبر، سفیر فرانسه در ایران گزارش داد:

«در دیداری كه با نخست‌وزیر ایران داشته به او گفته شده با حضور و اقامت خمینی در فرانسه با رعایت قوانین و مقررات معمول در آن كشور، هیچ‌گونه مخالفتی ندارد. تنها تقاضای نخست‌وزیر ایران این است كه اخبار و اطلاعات مربوط به فعالیت‌های آیت‌الله را به اطلاع او برسانیم؛ لذا به همین نحو عمل شد.»

البته ژیسكاردستن در سفری كه به ایران بعد از انقلاب اسلامی داشت، مسائل را به گونه‌ی دیگری مطرح كرد.

محمدرضا پهلوی نیز در كتاب «پاسخ به تاریخ» به پرسش دولت فرانسه و مخالفت خود با اخراج ]آیت‌الله[ خمینی از فرانسه اشاره می‌كند و می‌گوید:

«باورم این بود كه او (امام) می‌تواند از هر كجای دیگر مانند هامبورگ یا زوریخ به همان اندازه‌ی پاریس مخرب باشد و من فاقد آن قدرتی هستم كه صف واحدی را علیه او متحد كنم.»

البته دولت فرانسه مدتی بعد مجدداً مسئله‌ی اخراج امام را مطرح كرد و آن زمانی بود كه در آستانه‌ی ماه محرم، پیام‌های شدیداللحن امام صادر شد. ژیسكاردستن، رئیس‌جمهور فرانسه، در این زمینه گفته است:

«در اواخر نوامبر (آذر 1357) سفیر ایران به ما اطلاع داد كه نوارهای پیام آیت‌الله همچنان به ایران فرستاده می‌شود. من به آقای شایه، متصدی امور قراردادها در وزارت خارجه، دستور دادم به نوفل‌لوشاتو برود و رسماً اخطار كند كه دولت فرانسه این وضع را تحمل نخواهد كرد. روز 4 دسامبر (13 آذر 1357) این دستور اجرا شد. روز دوشنبه نوارهای تازه‌ای حاوی پیام آیت‌الله به تهران ارسال شد. تحمل این وضع دیگر امكان نداشت، در اینجا تنها مسئله‌ی مربوط به ایران نبود. اقدام به قوانین پناهندگی فرانسه و نیز حیثیت كشورمان در میان بود. بی‌درنگ وزیر كشور را به الیزه احضار كردم و از او خواستم اقدامات و پیش‌بینی مقتضی به عمل آورد و در صورت صحت موضوع، ترتیب اخراج آیت‌الله را از كشورمان فراهم نماید. من تأكید كردم مقدمات مربوط به اخراج او را تا پایان هفته فراهم سازد. وزیر كشور احتمال واكنش و خطر ناشی از این تصمیم و نتایج آن را در تهران و نیز منافع فرانسه تشریح كرد. من به او گفتم تصمیم خود را گرفته‌ام و خاطر نشان ساختم كه نمی‌توانم اجازه بدهم فرانسه صحنه‌ی آشوب و ناآرامی شود. چهارشنبه ترتیبات مربوط به اخراج برای صبح روز جمعه به من گزارش شد. آیت‌الله به الجزایر فرستاده می‌شد... آخرین اقدامات ضروری، آگاه ساختن شاه بود... این كار نیز انجام گرفت. كمی بعد به من گفته شد كه باید با تلفن فوری الیزه صحبت كنم. تلفن‌كننده شخص شاه بود. وی از اینكه او را در جریان تصمیم خود گذاشته بودیم تشكر كرد و گفت: تصمیم به اخراج آیت‌الله مربوط به فرانسه است و دولت ایران هیچ‌گونه مسئولیتی به عهده نمی‌گیرد، ولی اگر پس از اخراج او چگونگی امر از وی سؤال شود خواهد گفت با این اقدام موافق نبوده است.»

به این ترتیب، ژیسكاردستن به این نتیجه رسید كه فرانسه نباید به تنهایی خطر انجام كار اخراج امام را به عهده بگیرد، لذا دستور اخراج ایشان لغو گردید.

  • دیدگاه‌های سفرای انگلیس و آمریكا در مورد مهاجرت امام (ره) به فرانسه

به اعتقاد سولیوان، سفیر آمریكا در ایران، شریف امامی مرتكب اشتباهی شد كه بیشتر از اقدامات دیگرش، با عدم واقع‌بینی و اشتباه محاسبه همراه بود. او فكر می‌كرد كه چون وجود امام خمینی(ره) در شهری مذهبی نجف خاری در چشم شاه است، اگر بتواند وی را از این شهر دور كند ضربه‌ی مؤثری به مخالفان داخلی وارد خواهد آمد. اتفاقاً زمینه‌ی این كار هم فراهم بود و دولت عراق كه نه فقط از فعالیت‌های آیت‌الله خمینی در ایران، بلكه از مشكلاتی كه احتمال داشت بر اثر فعالیت‌های او بین شیعیان عراق برای خود دولت عراق به وجود بیاید نگران بود، و به‌دنبال فرصتی می‌گشت تا از ادامه‌ی فعالیت ایشان در عراق جلوگیری به عمل آورد. شریف امامی چنین استدلال می‌كرد كه چون آیت‌الله خمینی از طریق زائران ایرانی كه به نجف می‌روند با مخالفان داخلی تماس برقرار می‌كند و از طریق آنان، نوار سخنرانی‌های خود را به ایران می‌فرستد، در صورت اخراج از عراق قادر به ادامه‌ی تماس با مخالفان نخواهد بود. هنگامی كه این نقشه عملی شد و آیت‌الله خمینی عازم پاریس گردید، شریف امامی به من و سفیر انگلیس گفت كه  ]آیت‌الله[خمینی به محض ورود به پاریس از خاطره‌ها محو و فراموش خواهد شد!

سفیر انگلستان، آنتونی پارسونز، در كتاب «غرور و سقوط» در این زمینه نوشته است:

«شریف امامی در اوایل اكتبر دوبار درباره‌ی موضوع خروج ]آیت‌الله[ خمینی از عراق با من و همتای آمریكایی‌ام صحبت كرد. بار اول گفت كه خمینی درصدد خروج از عراق است و دولت عراق هم از این موضوع استقبال كرده است. در واقع هنگامی كه شریف امامی این مطلب را با ما در میان گذاشت، آیت‌الله خمینی با اتومبیل به طرف جنوب عراق در حركت بود و احتمالاً در نظر داشت به كویت برود. شریف امامی از این بیم داشت كه ]آیت‌الله[ خمینی پس از ورود به كویت، ناگهان از دهانه‌ی خلیج‌فارس با یك قایق موتوری به طرف ایران حركت كند و در سواحل ایران پیاده شود. شریف‌امامی معتقد بود كه اگر جلوی ]آیت‌الله[ خمینی گرفته نشود و او آزادانه در داخل ایران دست به فعالیت بزند، رژیم سرنگون خواهد شد و اگر هنگام ورود به خاك ایران بازداشت شود، خطر جنگ داخلی در پیش خواهد بود. شریف امامی با مقایسه‌ی بین این دو خطر، دومی را ترجیح داد و گفت هرچه پیش آید در صورت ورود خمینی به خاك ایران، او را بازداشت خواهد كرد. شریف امامی پس از این اقدامات و تأكید درباره‌ی خطرات احتمالی ورود ]آیت‌الله[ خمینی به كویت گفت: آیا ما انگلیسی‌ها و آمریكایی‌ها نمی‌توانیم دولت كویت را قانع كنیم كه از ورود ]آیت‌الله[ خمینی به كویت جلوگیری نمایند؟ من به او گفتم: جریان مذاكراتمان را به لندن گزارش خواهم كرد.»


منبع: پایگاه اطلاع رسانی مركز اسناد انقلاب اسلامی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس